نامه ای به او

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

انفرادی

گر با دگران سحر کنی وای بر من

از کوی دگر گذر کنی وای بر من

چه آشوبی شوم هر دم که دل میبری از هر کس

چه جنجالی به پا کردی تو در این قلب دلواپس

 

انفرادی شده سلول به سلول تنم

خود من در خود من در خود من زندانی است

انفرادی همه شب من به خیابون میزنم

خسته از حال و هوایی که به این ویرانی است

 

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو اما عقب سر نگران

ماگذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان با دگران وای به حال دگران

 

انفرادی شده سلول به سلول تنم

خود من در خود من در خود من زندانی است

انفرادی همه شب من به خیابون میزنم

خسته از حال و هوایی که به این ویرانی است

 

  • علی علی
  • ۰
  • ۰

میزون نبود حالت

میدونی من پرم یه ذره نه

دورم بزنی ام خیالمم نیست

هرچی خواستم شبیهش

دقیقا تو سرنوشت دوتامونم نیست

دیدی خوردیم بد به گره

از دست که بره دل برنمیگرده

تهش میگیم چیزی نشده

طفلکی یکم بچگی کرده

 

هی قفلی قفلی میزنی

چی میخوای از این تن خط خطی

هی طعنه زمزمه زیر لب

انرژی منفی هات شدم یه ردی

با کی بد تا میکنی

هی وا میشه رومون تو هم دیگه

تو گوشت کی میخونه

بگو نموندن رو کی یادت میده

 

تو از اون اول میزون نبود حالت

عادتت شد دلم بیوفته دنبالت

تقصیر من بود دادم پر و بالت

دیدی آخر سر کجا رسید کارت

 

 

درگیره با دل پر من

خاطره هات مثل خوره بامه

نه دیگه هیچ راهی نمونده

برنمیگرده اون حسای سابق

کار از کار گذشته ای وای

گذشته از سرمون آب انگار

شب و روزام یکی شده

بعد تو افتادم رو دور تکرار

 

هی شاکی میشی تو

باکی حالت خوبه اصلا میدونی

یادم نی یه بار بیای بگی

مثل قدیما با من میزونی

هی طفره میری از اینکه

نمیتونی پای حرفات باشی

به خیالت فکر میکنی

با اینکارا میتونی برنده باشی

 

تو از اون اول میزون نبود حالت

عادتت شد دلم بیوفته دنبالت

تقصیر من بود دادم پر و بالت

دیدی آخر سر کجا رسید کارت

  • علی علی