نامه ای به او

  • ۰
  • ۰

انفرادی

گر با دگران سحر کنی وای بر من

از کوی دگر گذر کنی وای بر من

چه آشوبی شوم هر دم که دل میبری از هر کس

چه جنجالی به پا کردی تو در این قلب دلواپس

 

انفرادی شده سلول به سلول تنم

خود من در خود من در خود من زندانی است

انفرادی همه شب من به خیابون میزنم

خسته از حال و هوایی که به این ویرانی است

 

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو اما عقب سر نگران

ماگذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان با دگران وای به حال دگران

 

انفرادی شده سلول به سلول تنم

خود من در خود من در خود من زندانی است

انفرادی همه شب من به خیابون میزنم

خسته از حال و هوایی که به این ویرانی است

 

  • ۹۹/۰۳/۱۲
  • علی علی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی