نامه ای به او

  • ۰
  • ۰

جدایی

رفیفم چی بگم بارونه حالم

مثل اشکای من رو شونه تو

میترسم سر بذارم رو دستات

یهو سقفش بریزه خونه ی تو

 

یه وقتایی چقدر کم میشه مرحم

همون وقتا چه درد دل زیاده

یه وقتایی میخوای دیونه باشی

میبینی توی شهر عاقل زیاده

 

جدایی با جدایی فرق داره

یکی با عشق اومد خسته تن رفت

یکی اونه که من از دست دادم

گمون کردم خودش از دست من رفت

 

شکستن با شکستن فرق داره

گاهی بغضت شکسته چکه میشی

گاهی سنگی به شیشت میزنن که

با هر تکه هزاران تکه میشی

 

چقدر خالی شده آغوشم از عشق 

مثل کوهی که از یک دشت میره

همین آهوی زیبای تو بیشه

زمستونم اگه برگشت میره

 

میرم دنبال رد پایی در برف

میبینم آب شد جاری شده رود

دلم تنگه برای هر چی که نیست

دلم تنگ برای هر چی که بود

 

جدایی با جدایی فرق داره

یکی با عشق اومد خسته تن رفت

یکی اونه که من از دست دادم

گمون کردم خودش از دست رفت

 

شکستن با شکستن فرق داره

گاهی بغضت شکسته چکه میشی

گاهی سنگی به شیشه ات میزنن که

با هر تکه هزاران تکه میشی

  • ۹۹/۰۲/۲۲
  • علی علی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی